• وبلاگ : سکوت سنگ، فرياد دل
  • يادداشت : مثلث عشق ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + دوست قديمي 
    در پادگان حرف اقا مهدي حرف حسن اقا بود حسن اقا اقامهدي رو خيلي زياد قبول در کار داشت مواظب بچه ها بود ومقرراتي کامل در کار . واقا مهدي خيلي مهربان ودلسوز بود محال بود مشکلات بچه ها رو در پادگان حل نکند وخيلي راز دار بود هميشه به بچه ها سفارش بيت المال را مي کرد که دست ما امانت است براي همين بود حسن اقا عاشقانه دوستش داشت وهميشه با او مشورت ميکرد روحشان شاد
    + دوست 
    من پانزده ساله بودم وپدرم فوت کرده مادرم منو به شهيد نواب سپرده بود من از روزگار سير ولجباز شهيد نواب مثل يک پدر که سنشان انقدر نبود از من مواظبت ميکرد وهوامو داشت وبا مهرباني هايش منو ارام کرد من خيلي شهيد و اذيت کردم ولي ايشان منو سر کار فرستاد و جزء بسيچم کرد الان ازدواج کردم وبچه ام دارم و پدارانه اين شهيد ومحبتش به بچه يتيم بود که من به اينجا رسيدم ومن راه اين عزيز راه ادامه ميدهم وهيچ بچه يتيم تنها رو رها نمي کنم ميدانم جاي خالي اون عزيز براي همسر وفرزندش سخته خدا بهشون صبر بده