السلام علیک با  ام العباس قمر منیر بنی هاشم ...ایتها الام البنین ...

علمدار کربلا : آبروی مادر را خریدی آندم که بشیر خبر آورد، حتی یک قطره آب ننوشیدی ...

 

بانو به کوچه بنی هاشم رسید ...نزدیک خانه ی امیرالمونین حیدر کرار علی علیه السلام ...

پچ پچ عده ای شروع شد ...

بانو ایستاد داخل نشد ...فرمود باید فرزندانتان بیرون بیایند ....تا نیایند من داخل نمی شوم 

حضرت حسنین علیه السلام و زینبین سلام الله علیها را به نزد بانو آورند ...

بانو با دیدن ستارگان منزل مولایمان خود را بر روی پاهای ایشان انداختند و درخواست کردند تا وی را نه به جای مادر بلکه به عنوان کنیز بپذیرند ...

اینچنین مادر آنچنین شیر مردی را درکربلا تقدیم مولایش حسین بن علی علیه السلام می کند ...

او نخواست تا مولا ایشان را فاطمه خطاب کنند ...از آن ساعت که اشک را درچشمان حضرت زینب سلام الله علیها دیدند ازمولا خواستند تا ایشان را ام البنین خطاب نمایند ...

بانو ...زبانم قاصراست و قلمم بی جوهر ...

بانو در حق ما نیز دعا بفرمایین تا بتوانیم حق خلیفه ی خداوند را ادا نماییم و عباس هایمان  را فدای ایشان نماییم ...

التماس دعا ...فرج مولا ...

بنفسی انت اباصالح ...

 

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر وجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته ....